دلم انگاری گرفته!
قده بغضه یا کریما
عصر جمعه ، توی ایوون
میشینم مثله قدیما
تو دلم ، میگم آقا جون
تو مرادی، من مریدم
من به اندازه ی وسعم
طعم عشقتو چشیدم
کاشکی از قطره ی اشکت!
کمی آبرو بگیرم
کمی تو، چشمه ی چشمات
با نگات،وضو بگیرم
برای، لحظه ی دیدار
از قدیما نقشه داشتم!
یه نامه ، هدیه ی ناچیز
واسه تو، کنار گذاشتم
یادمه، یکی بهم گفت!
هرکی تنهاست، توی دنیا
یه دونه، نامه ی خوش خط
بنویسه واسه آقا
کاغذه ،نامه رو بعدش
توی رودخونه بریزه
بنویسه ، واسه مولاش
خاطرت خیلی عزیزه
+با کوچ تو ای بانو! دیگر هیچ کاروانی در بیابان دلها ، بیشوقِ کعبه یادت قدم نزد؛ که استواری امروزِ بنای دین،
از برکت خشتِ نخستینِ توست ، السّلام علیک ای نور کبری ای نیّره عظمی!